به گزارش روابط عمومی انجمن صنفی CNG کشور به نقل از سایت اتاق تهران، با اردشیر دادرس رئیس هیات مدیره انجمن صنفی CNG کشور، درباره ذخایر گاز، پتانسیل ها و ضعف های ایران و صادرات گاز در گفتگوی زیر اظهار نمود: امروز وضعیت ایران از نظر ذخایر گاز به چه شکلی است؟ آمارها نشان می دهد امروزه ایران با حدود۳۴تریلیون متر مکعب ذخایر اول گاز دنیاست را در اختیار دارد و از روسیه جلو زدهایم. ۱۸.۲درصد ذخایر گاز دنیا در اختیار ماست، یعنی منابع ۲۰۰ساله در ایران داریم. همچنین ضریب نفوذ گاز شهری در کشور بالای ۹۲درصد و گاز روستایی به بالای ۷۴-۷۵درصد رسیده است ومیانگین ضریب نفوذ گاز کشوری نیز۸۶ درصد است. هنوز مناطقی در ایران گاز ندارند؟ بله،تعداد زیادی از روستاهای ما گاز ندارند و هنوز به حدود ۱۱۰۰ بخش و توابع هیچ گونه گازی نرفته است. این روستاها در کدام مناطق کشور قرار دارند؟ در اقصینقاط کشورهستند. البته این نکته را عرض کنم که در نقشه مسیر راه توسعه انرژی کشور، طبیعتا جاهایی هست که توجیه اقتصادی برای کشیدن کابل برق هم نداریم لذا کشیدن لوله گاز برای این مناطق بی معنی است. جایی که نمیتوان سیم و کابل برق کشید نباید لوله گاز کشید. یعنی می گویید در برخی از نقاط کشیدن گاز بی معناست؟ بله؛منتها برای هر گونه تصمیم گیری نهایی ما به اطلس جایگاههای سوخت و حاملهای انرژی کشور نیاز داریم و این برای اولین بار است که اعلام می کنم در ایران اطلس مجاری عرضه سوخت و جایگاهها را نداریم. یعنی چه؟ یعنی باید آمایش جغرافیایی صورت بگیرد و نیازسنجی ها هدفمند شود تا تصمیم گیری صورت گیرد، مثلا در بعضی شهرها صرفا نیاز به CNG هست برخی نقاط به LPG، به بعضی مناطق باید ابتدا برق برود. برای برخی نقاط دیگر نیز باید حامل انرژی دیگری را تعریف کنیم؛ مثل سوخت های فرآوردههای نفتی مایع؛ پس باید ابتدا نقشه مسیر توسعه انرژی کشور تدوین شود. قیمت گذاری به چه صورتی باید باشد؟ بعضا، در ایران نحوه قیمت گذاری کمی را مشاهده می کنیم. در کشور بزرگ و توسعه یافته ای در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی مثل ایران کیفیت ها حرف اول را می زنند نه کمیتها. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی سه شاخص اصلی در قیمت گذاری داریم که برای مصرف داخل و صادرات می شود روی آن کار کرد. اولین شاخص، نسبت عرضه و تقاضا در داخل کشور است؛ به چه میزانی در پالایشگاه و پتروشیمی تولیدات داخلی داریم، به چه میزانی تقاضا داریم و این تقاضا ظرف مدت چندسال به تناسب و توازن و تعادل می رسد. دومین شاخص، نسبت قیمت فروش داخلی به فوب خلیج فارس است؛ نشان می دهد که قیمتی که در داخل گذاشتیم چه تناسبی با قیمت منطقهای برای صادرات و قیمت جهانی دارد. از قیمتهای نقطهای و محلی باید به قیمتهای منطقهای و جهانی برسیم. خطای بزرگی است که یک قیمت را با قیمت جهانی در نظر بگیریم و یک قیمت را با محلی و منطقهای.سومین شاخص، تناسب قیمت حامل های انرژی به یکدیگر است؛ تناسب قیمت بنزین به گازوئیل، بنزین به CNG، CNG به گازوئیل، LPG و... باید این ها را بررسی کرد. اگر تناسب ها منطقی باشد، ازهرگونه فساد و رانت جلوگیری می شود و باعث میشود سبد قیمت گذاری از نظر کیفی درست شود. کشور ما ظرفیت های بالایی برای صادرات دارد، چرا تا به حال در صادرات CNG موفق نبودهایم؟ آیا باتوجه به تقاضای اروپا به فکر صادرات CNG به اروپا هستید؟ گاز طبیعی را صرفا با خط لوله میشود منتقل کرد. CNG به علت هزینههای سنگین حمل و نقل، برای صادارت مسافت بالا مانند اروپا توجیه اقتصادی ندارد. در دنیا عرف است که نهایت CNG را از یک کشور به کشور همسایه برد. مسافتهای بیشتر هیچ گونه توجیه اقتصادی نخواهد داشت. بهتر از CNG برای صادرات، LNG است که میتواند در کنار آن LCNG هم به وجود آید. در صادرات به همسایهها باید نقشه مسیر راه صادرات انرژی را با حمایت صاحبنظران بخش خصوصی و دولتی مشخص کنیم. در داخل کشور هم رگولاتوری قیمت باید با نقشه توسعه حاملهای انرژی مشخص باشد. باید اتلاف انرژی را در نظر بگیریم و مدیریت ذخیره سازی و هدفمندی منابع انرژی را در برنامه داشته باشیم و نه هدرمندی یارانهها. ما به دنبال هدفمندی منابع و تخصیص بهینه منابع برای مصارف مشخص و تعیین شده هستیم.